یه بدی(شایدم یه خوبی)که دارم اینه که وقتی مریض میشم و حالِ جسمیم خوب نیست اصلا مشخص نمیشه.
یعنی دارم دور از جونم، خاک بر دهانم میمیرما ولی توی چهرهام اصلا مشخص نمیشه.نمیدونم چرا.از زمان طفولیت هم همینجوری بودم.حالا هی قسم و آیه بخور که، بخدا مریضم، حال ندارم نفس بکشم ولی کیه که باور کنه؟ نمونه اش همین دیشب.وقتی میخواستم سرفه کنم سینه ام درد میگرفت و مجبور بودم فقط "اِهه اِهه"کنم!بعد بابام گیر داده بود که داری مسخره بازی در میاری!!حالا خوبه با هم دیگه رفتیم و دو تا آمپول زدیما(تازه خوبه دکتره نمیخواست آمپول بده.بعد چون اصرار کردم که درس و مشق و کار و این چیزا دارم، آمپول هم بده که زود خوب بشم.اونم نامردی نکرد و 4 تا نوشت.دوتاش رو دیشب زدم یکیش رو صبح زدم یکیش رو هم شب باید بزنم.)
ولی از اون طرف وقتی حال روحیم خوب نباشه هرچقدر هم که بخوابم پنهان کنم نمیشه.لامصب همچین تابلو میشه در حدی که هرکی میبینتم میگه چیزی شده؟؟چرا تو لَکی؟؟رو فرم نیستی و این چیزا.
آخرنوشت: بحمدالله هدفمندم هم که کردنمون!!!
متاسفم واسه خودم مملکتم که چند تا الاغ دارن به گه میکشنش و هیچ کدوممون هم جیکمون در نمیاد.
لوتر کینگ میگه: «تا خم نشی کسی سوارت نمیشه!»
خلاصه اینکه از ماست که بر ماست
الهی سرما خوردی؟
پاسخحذفاینیکه نوشتی رو من هم به شخصه چند بار تجربه کردم. پارسال که به زیارت آنفولانزای خوکی مشرف شده بودم تو دفتر هیچکس باور نمیکرد و همه می گفتن یه سرماخوردگی معمولی هست و بعد دوروز مرخصی که کلا صدا نداشتم اون روزا برگشتم سرکار. دیگه خودت حساب کن من چه جوری رفتم سرکار. تا دو هفته بعدش هم با ماسک می رفتم و هر نفس که می کشیدم احساس می کردم یکی با پمپ هواس سرد رو هل می ده تو ریه هام.
اما خوب کسی قبول نمیکردو همین حرفها مثل فیلم بازی کردن و اینا رو بهم می زدن
اما خدا نکنه از یه چیزی ناراحت باشم و نخوام کسی بفهمه! یعنی عالم و ادم با خبر می شه
در مورد آخر نوشتت هم بهتره نظر ندم وگرنه وبلاگت رو به خاطر رعایت نکردن ادب می بندن!
@دیلماج بانو:
پاسخحذفاینجا دادن هرگونه فحش آزاده!!
امیدوارم زودتر خوب بشی.
پاسخحذفقلاچ: واللا ما خم شديم تكه نون رو از زير پا ورداريم بزاريم ي گوشه زير پا نباشه!!!! خودمون مونديم زير پا
پاسخحذفلابد هميشه شوخ و شنگي بعد وقتي يخده از اون شور و هيجانت كم ميشه، همه ميفهمه تو سرت ي خبرايي هست!
درست مثل من که این روزها خیلی مریضم ولی ...
پاسخحذفسلام. بهتری ایشالا؟
مريض شدي؟
پاسخحذفخاله فدات:)
نه ، معلومه واقعن حالت بده ..
پاسخحذفاتفاقن بنده دقیقن برعکس شما هستم...
پاسخحذفخدا نکند مریض شوم... آنقدر عبوس و بداخلاق و ازین جور حرفها می شوم... که کسی کلاهش هم خانه ما بیفتد نمی آید بردارد...
حالا اگر این دل صاحب مرده از غصه هم بترکدها...
انگار نه انگار!!
ایشاله که زود بهبودی حاصل شه...
پاسخحذفدر مورد اخر: از ماست که بر ماست...
قلاچ: يعني روان آدم اتصالي پدا ميكنه وقتي قراره يه نظر دو كلمه رو 30بار ارسال كني دست آخر هم ارور بده؟
پاسخحذفايكن ي قلاچي كه داره از دست بلاگ اسپات پراي خودش رو ميكنه!!
ايشالا كه هرچه زودتر خوب شي!!!!!!
پاسخحذفشايدم تا حالا خوب شدي:)
دير رسيدم!آخه خودمم با اين مريضيه لامصب دست به يقه بودم و حال نت و .... نداشتم!!!!!!
از صب تا شب چسبيده بودم به بخاري!!!!!!يه جورايي افقي شده بودم اساسي!ناي عمودي شدن نداشتم:)))))))
خب چی کار کنیم میچی؟
پاسخحذفچی کار میتونیم بکنیم؟
بریزیم تو خیابونایی که از فردای این طرح سیصدتا سرباز لجنی ریخته توش؟
عملا دستمون بستس!یعنی چون با هم اتحاد نداریم دستمون بستس!یه عده آدم اسکل هنوز نمی فهمن چه بلایی سرشون اومدهو طرفداری می کنن اگه اینا هم با ما بودن شاید میشد کاری کرد.