۱۳۸۹ مهر ۲۹, پنجشنبه

منم من! سنگ تیپا خورده ی رنجور، منم دشنام پست آفرینش، نغمه ی ناجور



خب بدبختی یعنی چی؟بیچارگی یعنی چی؟فلک زدگی یعنی چی؟درموندگی یعنی چی؟یعنی همین دیگه!
یعنی اینکه این همه وقت که من ظهرها خونه هستم هیچ کس به فکر این نبود که من بدبخت هم باید ناهار بخورم.بعد وقتی امسال داداشم میخواد بره دانشگاه و مجبوره که از شرکت بیاد خونه و بعد بره ملت یادشون میفته که ای بابا بچه‌ام ناهار نداره، باید فلان روز رو زودتر بیام خونه که واسه اش ناهار درست کنم!!!
یعنی اون موقع دنبال یه دوربین میگشتم که مثل بز نگاهش کنم.
بعد میگی تف ننداز؟این تف انداختن نداره؟نه!خدا وکیلی، این انصافه؟
من بدبختی بیش نیستم!
همین.

۹ نظر:

  1. خب این اصن اصل موقعیت تف انداختنه خب!
    تف بنداز رفیق،هر روز غلیظ تر باشه ایشالا
    :)
    ولی چقد دلم سوخت برات
    اصن الان پهن زمینم از شدت دلسوزی
    وااااااای خدا
    :))))))
    یکی منو با کاردک جمع آوری کنه
    :D

    پاسخحذف
  2. @سمیه:
    تو هم بخند!

    مبارکت باشه.انتظار جایزه نداشته باش.شما دکتری پول داری.بودجه ندارم!!

    پاسخحذف
  3. خودم از این تیتری که گذاشتم گریه ام گرفت!!

    پاسخحذف
  4. حسودی نکن!! به خودت دلداری بده که بچه ننه نیستی و نمیخوای کسی برات غذا درست کنه و مستقلی!!:دی

    پاسخحذف
  5. دل‌م برات سوخت!
    اون روز برنج‌ت رو چی کار کردی؟

    پاسخحذف
  6. نغمه ناجور
    دشنام پست آفرینش

    +گریه ی حضار

    :))

    پاسخحذف
  7. @سينا:
    آدم مگه چقد ميتونه بخودش دلداري بده؟؟؟!!!!
    بنظر منكه خيليم جاي حسادت داره:(


    جاي تف داره!خيليييييييي!
    اين تف لامصب همچين جاهايي بدرد ميخوره ديگه!!!!!!پس راحت باش:)))

    پاسخحذف
  8. میچیکو؟

    به اسلام بگو روشو اون ور کنه
    بیا بغلم :((
    >:D<

    احساس دلسوزی زده بالا الان
    همه دسته جمعی تف میندازیم برات
    دوستان آماده
    1
    2
    3
    ...

    پاسخحذف